ماه شعبـان المعظم شـد تمــــام |
از افق کم کم نمایان شد صیام |
سفره شعبـان دگـر برچیده شد |
تا هلال مــاه رحمت دیده شـد |
ماه شعبان ماه ختم الانبیاست |
مــاه میــلاد معـز الاولیــاست |
رفت ماه حضرت ختمی مآب |
چشم گردون ازفراقش پر زآب |
میرود شعبان مـه پاک رسـول |
مــاه گل های گلستـان بتــول |
دوریش برما بسی دشوار باد |
هرکجا رفتی خدایش یار باد |
میرسد سال دگر باعشق وشور |
ماه شعبان ماه رحمت ماه نور |
لیک عمر ما شود روزی تمام |
چون دهد پیک اجل بر ما پیام |
پس بیــا قدر مـه شعبــان بدار |
تا که هستی زنده ای پرهیزگار |
میرسد اینک ببین مـاه صیـام |
ماه توبه ماه محبوب صیـام |
می وزد بوی دل انگیز نسیم |
خیز در کوی هوالهو شو مقیم |
ای گنه کـار به دام افتاده خیــز |
اشک حسرت بر در این خانه ریز |
میدهد راهت خــدای چاره ساز |
می کند درب سرایش برتو باز |
از ندامت اشک خود جاری نما |
تا سحرگاهان سویش زاری نما |
دست ابلیس و شیاطین بسته است |
روزه دار از دام شیطان رسته است |
درب توبه باز باشد این زمان |
رو نما ای دل بسوی آسمـان |
صبحگاهان درقیام و در رکوع |
کن تضرع با خضوع و با خشوع |
پشت این در شو مقیم و در بزن |
گو به صاحب خانه بر من سر بزن |
صاحب این خانه باشد ذوالکرم |
مقدم مهمان بدارد محترم |
ربنـا انـا سمعنــا ازسمــا |
میرسد بانگ منادی بهر ما |
ربنا اغفرلنــا آید به گوش |
دیگ رحمت آمده اینک بجوش |
خیز و ازاین فیض رحمانی بچش |
بـرمعاصی خط بطلانی بکـش |
گردراین مه توبه ات گردد قبول |
هم خدا خشنود گردد هم رسول |
من که (مقدادم) ندارم توشه ای |
شاید از این مه بچینم خوشه ای |
سید رضا راستگو
از تبیان
طبقه بندی: ماه شعبان، ماه رمضان، شعر، ادبی، سید رضا راستگو، مقداد
نوشته شده در تاریخ دوشنبه 89 مرداد 18 توسط
صادق | نظر